نجات، آرامش و مشارکتِ حقیقی از جانب خداوند است در کتاب مقدس بارها دربارۀ این حقیقتِ روشن، که انسان هرگز قادر به نجات خود، از ورطۀ هولناکِ هلاکتِ ابدی که در انتظار اوست نمی باشد و تنها خداست که می تواند او را نجات بخشد، سخن به میان آمده است. ولی سوال در اینست که چگونه این فیضِ عظیمِ نجاتِ خدا در ما به مرحلۀ عمل درمی آید؟ در پاسخ، به کلام خدا که از الهام روح خدا بر نویسندگان آن به رشتۀ تحریر در آمده، مراجعه می کنیم و در آن می بینیم که برای عطای این فیض عظیم به ما، خدا (پدر پسر و روح القدس) پسر را که همذات و کلمۀ خدا است، به "شباهت آدمیان" به این دنیا فرستاد تا با مرگ بر صلیب تاوانِ گناه ما را به عوض ما که هرگز قادر به پرداخت آن نیستیم بپردازد! (فیلیپیان ۲ :۷-۱۱).
انجیل در این باره چنین شهادت می دهد: "در ابتداء کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود. وکلمه جسم گردید میان ما ساکن شد پُر از فیض و راستی و جلال او را دیدیم جلالی شایستۀ پسر یگانۀ پدر" (یوحنا ۱:۱و ۱۴).، "خدا در جسم ظاهر شد"(اول تیموتائوس ۳:۱۶) و در مکاشفه می خوانیم: "دیدم آسمان را گشوده و ناگاه اسبی سفید که سوارش امین و حق نام دارد و به عدل داوری، و جنگ می نماید ... و جامۀ خون آلود در بر دارد و نام او را کلمۀ خدا می خوانند" (مکاشفه ۱۹:۱۱-۱۳). همین کلمه، یعنی عیسی مسیح، از مریم باکره به دنیا آمد تا نجات کاملِ خداوند را به کسانی که به او ایمان بیاورند عطا فرماید و در شروعِ خدمتش اعلام فرمود: "توبه کنید و به انجیل ایمان بیاورید" (مرقس ۱:۱۵). نجاتِ حقیقی، توبه، برگشتن از زندگی گناه آلود به زندگی پاک و مقدس است، که خدا به هر کس که به عیسی مسیح ایمان بیاورد عطا می کند و او را از ورطۀ هولناکِ هلاکتِ ابدی نجات می دهد. مفهوم یوحنا ۳:۱۶ یعنی او را از قدرتِ تاریکی (اسارت گناه) می رهاند و به پادشاهی پسر عزیزش منتقل می کند. (کولسیان ۱:۱۳).
در این مرحله است که باید به وسیلۀ مطالعۀ دقیقِ کتاب مقدس و دعا، از تکیه بر خود، معلومات خود، از شیوۀ باطلی که از پدرانِ خود به ارث برده ایم، و از تکیه بر انسان، و مراسم و تشریفاتِ مذهبیِ دست بر داریم. مفهوم اول پطرس ۱:۱۸ ، و از مسیحِ زنده بشنویم که می فرماید: "نزد من بیایید، از من تعلیم یابید" که ملایم و افتاده دل هستم و در جانهای خویش آسایش خواهید یافت". آرامشِ حقیقی مفهوم ( متی ۱۱:۲۸) وقتی که در مطالعۀ انجیل نزد مسیح می آییم، عملاً از زندگیِ و تعلیمات او یاد می گیریم که فرمود: "من از جانب خود سخن نگفته ام، بلکه پدری که مرا فرستاده به من فرمان داد که چه بگویم و از چه سخن برانم. و من می دانم که فرمان او حیات جاویدان است. پس آنچه من می گویم درست همان چیزی است که پدر گفته است تا بگویم". (یوحنا ۱۲:۴۹ و ۵۰). بلی اینست آنچه از مسیح یاد می گیریم: مانند او خود را فروتن سازیم و از آنچه خدا در کتاب مقدس از ما میخواهد، اطاعت کنیم و بگوییم! تا خدا ما را که از "پیش معین فرمود به شکلِ پسرش درآئیم"، به تدریج به شکل او درآورد! (رومیان ۸:۲۹).
اطاعت از فرمانِ فوق، مشکلترین قدم برای رسیدن به: "انجام ایمان خود یعنی نجات خویش" (اول پطرس ۱:۹). یا فرایندِ نجات، که به نظر می رسد، همان تحقق یافتنِ وعدۀ عیسی مسیح باشد که در (مکاشفه ۳:۲۱) می دهد و می فرماید: "هر که غالب آید، او را حق نشستن با من بر تخت خودم خواهم بخشید، همان گونه که من غالب آمدم و با پدرم بر تخت او نشستم". متاسفانه اکثراً در این تلاش است که شکست می خوریم. زیرا غالب آمدن بر ارادۀ سرسختِ خود، به مراتب سخت تر از غالب آمدن بر گناه است! چاره چیست؟ چاره را خداوند در کلامش برای ما الهام فرموده است و آن اینست: "بدنهای خود را قربانیِ زندۀ مقدس پسندیدۀ خدا بگذرانید" (رومیان ۱۲:۱). کاش در اجرای این فرمانِ حیاتی از خدا "فیض در پی فیض" بیابیم، و الّا هرگز قادر به انجام این امر نخواهیم بود.
عطایِ فیضِ عظیمِ نجاتِ خداوند به اینجا ختم نمی شود، زیرا مسیح در فرمان بزرگ خود می فرماید: "بروید و همۀ قومها را شاگرد سازید ... تعلیم دهید که هر آنچه به شما فرمان داده ام، به جا آورند. اینک من هر روزه تا پایان این دنیا با شما هستم" مشارکتِ حقیقی (متی ۲۸:۱۹-۲۰). شاگرد ساختن آموزشِ کلام خدا و بشارت دادن است. معنیِ تعلیم هم، مراقبت در بکار بردنِ آنچه که عملاً از رهبر خود شنیده و دیده ایم می باشد! اینجا است که زندگیِ پولس رسول باید سرمشق زندگی ما باشد که می نویسد:"از من سرمشق بگیرید، چنانکه من از مسیح سرمشق می گیرم"(اول قرنتیان ۱۱:۱).